دسته: یادداشت
-
تاریخچهی تحولات پیش از تحولِ بزرگ

عادت کردهایم تاریخِ علمِ مدرن را همیشه با محوریتِ قرن هفدهم و نامهای بزرگ بخوانیم: بیکن، دکارت، نیوتن، لایبنیتز، کپلر، بویل و دیگران. اما واقعیت این است که هر رویدادی پسزمینهای دارد و هر آدمی که چیزی کشف کرد، آفرید یا مسبب نقطهعطفی شد به چیزهایی تکیه داشت که پیشینیان بهجاگذاشته بودند. تاریخِ دراماتیکِ موردِ…
-
دانشمندانی که از سرِ بیکاری مهمل نمیگفتند

ریشههای ممنوعیت جدیدِ متا برای نوجوانها نگرانی از تاثیرِ شبکههای اجتماعی بر ذهن و روان موضوعِ تازهای نیست اما از حدودِ پنجسالِ پیش جاناتان هاید و همکاراناش بحثی عمومی دربارهی تاثیر این شبکهها بر روحیاتِ نوجوانان و بهطور مشخص اینستاگرام بر دخترهای نوجوان را تبدیل به مهمترین مشغلهی پژوهشیشان کردند. مسئله اینجا بود که…
-
همه برای جهنم، جهنم برای همه

دانته معتقد بود داغترین جای جهنم برای کسانی کنار گذاشته شده که در زمانهی بزرگترین فجایعِ اخلاقی خود را کنار میکشند یا بیطرفیِ خویش را حفظ میکنند[1]. نمیدانیم این قضاوتِ سختگیرانهاش ناشی از تجربهای شخصی بوده یا نتیجهی تاملاتی عمیق از سرِ حوصله و با خونسردی. منتها خبرِ بد برای دستاندرکارانِ جهنم این است که…
-
شبهعلم، نوروپلاستیسیتی و کلهی مورچهها

تحقیقِ تازهای نشان میدهد مغزِ مورچهها در سنینِ مختلف بر اساس وظایفی که به عهده دارد (مثل مراقبت از لانه یا جمعآوری غذا) دچار تغییراتِ جدی در لوبِ آنتنال میشود. همزمان با بالارفتنِ سن و با تغییرِ ساختار-کارکردِ بخشی از مغز، حساسیتاش به برخی محرکهای بویایی -که اصلیترین شیوهی ارتباط در مورچههاست- بیشتر شود، و…
-
کلونیِ بچهزرنگها

کاریکاتور بالا را جایی در فسیبوک دیدم؛ بدونِ اشارهای به آفرینندهاش. در نگاهی ساده و آشکار، ضدِ جنگ و نظامیگریست. حرفِ تازهای نمیزند اما موضوعی کمابیش آشنا را مجددا و بهشکلی تاثربرانگیز تصویر میکند. آنچه توجهم را جلب کرد اظهارنظرِ کسی بود به این مضمون: "اگر آدمهای باهوش و کاربلد که آن مدالها را به…
-
دینی که قرار نبود از دست برود

تارکوفسکی، گارسیا مارکز، کاراواجو و ورمیِر در خدمتِ آلترناتیو راک شهرتیافتن قابلِ پیشبینی نیست؛ دستکم در عموم مواقع. بعد از رسیدن به قلهی هیاهوست که کسانی دستبه کارِ تفسیر میشوند تا عناصرِ آن موفقیتِ نابهنگام را برشمارند و برای مشاهدهگرانِ هاجوواج توضیح دهند چهچیزهایی زمینهسازِ آن صعودِ انکارناپذیر شد. ترانهی Losing My Religion یکی از همین نمونههاست.…




