عادت کرده‌ایم تاریخِ علمِ مدرن را همیشه با محوریتِ قرن هفدهم و نام‌های بزرگ بخوانیم: بیکن، دکارت، نیوتن، لایبنیتز، کپلر، بویل و دیگران. اما واقعیت این است که هر رویدادی پس‌زمینه‌ای دارد و هر آدمی که چیزی کشف کرد، آفرید یا مسبب نقطه‌عطفی شد به چیزهایی تکیه داشت که پیشینیان به‌جاگذاشته بودند. تاریخِ دراماتیکِ موردِ پسندِ عموم، ازدحامی از تک‌قهرمان‌هاست که ناگهان درخشیده‌اند و برای ابد ناپدید شدند. و مرثیه‌ای محبوب: او هرگز مانندی نخواهد داشت. 

در تاریخِ واقعی، هزارها اسمِ کوچک و بزرگ در صفی طولانی و پشتِ سرهم هر یک سهمی کوچک داشته‌اند و چیزی را که به آن‌ها سپرده شده بود با کمی تغییرات به دیگری داده‌اند تا مثل دویِ امدادی سرآخر یکی از خطِ پایان عبور کند. نامِ آخرین نفر در تاریخ ثبت می‌شود، از او برای سردرِ دپارتمان‌ها مجسمه می‌سازند و کتاب‌های بیشماری درباره‌ی نبوغ‌اش منتشر می‌شود. به نظر می‌آید همه‌چیز ناگهان از جهانِ ماورا به او الهام شد. بی‌هیچ ردی از پیشینیان. تمامِ لذتِ داستان این است که تک‌قهرمان‌ها بدرخشند. روایتی مملو از حرکت‌های کوچک و سعی‌وخطاهای بی‌شمار که روی هم انباشته شد چه اندازه ممکن است هواخواه داشته باشد؟ هر اندازه هم که واقعی باشد؟

کتابِ تازه‌ی وایولت مولر تاریخ‌چه‌ی تحولاتِ علمی در قرنِ شانزدهم اروپاست. با نامِ Inside the Stargazer's Palace.

بسترِ کتاب نه آدم‌ها، که شهرهای اروپاست و تحولاتی که در آن‌ها رخ داد. مولر مورخ است و تمرکزش تحولات تاریخ علم. این‌جا تلاش کرده نشان دهد چگونه آدم‌هایی که کم‌تر نامی از آن‌ها باقی مانده در فراهم آوردنِ بستری نقش داشتند که بعدتر به انقلابی علمی انجامید. کسانی که گاه حتی آثارشان مطلقا به چاپ نرسید اما بذر تغییر در نگرش را آن‌ها گذاشتند. کسانی که مثلا شیوه‌های به‌جا مانده از یونان باستان در مطالعه‌ی اجرامِ آسمانی را که عمیقا جاافتاده و مسلط بود به دلیلِ "بیش از حد تئوریک  و نادقیق بودن" رها کردند و به تکنیک‌های عملی‌تری رو آوردند. آدم‌هایی که الزاما مدرن نبودند، مطالعاتشان تخصصی نبود و در آزمایشگاه و پژوهشگاه‌های آکادمیک و مجهزی کار نمی‌کردند، به عکس، سال‌ها در خانه‌های شخصی و زیرزمین و آشپرخانه و باغ‌شان به مطالعه‌ی نقشه‌ها و کتاب‌ها پرداختند و تلاش کردند در دشوارترین شرایط محیطی به مطالعه‌ی عملیِ آسمان و دنیای اطراف بپردازند تا بلکه راهی تازه بیابند.

مطالعه‌ی کتاب قاعدتا برای کسانی که به جزئیات فنی یا تاریخِ تحولاتِ علمی علاقه‌مند باشد جالب خواهد بود اما اصلِ چنین کتابی و موضوع‌اش برای بازشدنِ ذهن‌ِ آدم‌ها مفید است که توجه کنند، هیچ تحولِ جدی و هیچ نقطه‌ی عطف تاثیرگذاری وابسته به تک‌آدم‌ها نبود و نیست. بهتر است به وجدآمدن از قهرمان‌ها را به قصه‌ها محدود بدانیم و در ذهن داشته باشیم که ذره‌بینِ واقعیت همیشه اثرِ انگشتِ یک‌دوجین آدمِ دیگر را خواهد یافت. ضرب‌المثلی آفریقایی می‌گوید "یک دهکده آدم لازم است تا یک بچه بزرگ شود".

 

علی صدر   

مهرماه ۱۴۰۳