یادداشتها
دربارهی فیلم ارزشِ عاطفی
شادی گذراست و اندوه ماندگار. موفقیت به نسیمی ناپایدار میماند، حال آنکه رنج از نسلی به نسلی دیگر دستبهدست میشود. مرگ، آدمها را میبَرد اما حضور سنگینِ خودش دائمیست. آنکه باید بماند میرود، آنکه نباید، برمیگردد. آنچه به دست میآید به شنِ روانی میماند تکیهناپذیر، آنچه قرار بود پشتگرمی باشد، در مهِ سنگین شب ناپدید میشود. پدر رها میکند، دختر…
ادامهسیمکارت، لباسِ زیر، عقابِ گرسنه و کاروان احمقها
گفتهاند در میانهی جنگ جهانی اول و پس از ماهها علافی در سنگرها بدون ذرهای پیشرفت، پسرفت، یک روز مرخصی یا حتی یک وعده غذای گرم یا حمام و اصلاحی ساده، فرمانده سربازانش را فراخواند و گفت یک خبر خوب دارد و یک خبر بد. خبر خوب این است که امروز بالاخره میتوانید لباسزیرهایتان را عوض کنید. در همانحال که…
ادامهامانوئل کانت – نسخهی ۲۰۲۵
دربارهی یک کتاب و یک جستار جستارهای آدام کرش[۱] همیشه خواندنیست. متن اخیرش در نیویورکر اگر یک خاصیت داشته باشد اشاره به این واقعیت است که ادعایی قدیمی مبنی بر آنکه مردمِ شهرِ کونیگسبرگ[۲] ساعتهاشان را با عبور و مرورِ امانوئل کانت تنظیم میکردند بیش ازآنکه ارتباطی با انضباطِ فیلسوفِ مشهور داشتهباشد نتیجهی وقتشناسیِ میزبانِ انگلیسیاش بود که کانت…
ادامهصفِ بلند خوانندگان یا محورِ ویپیان؟
یادداشتی تازه در سایت میگذارم و مدتی بعد توجهام به عکسی جلب میشود که بخشِ آمار سایت نشان میدهد. خطی مستقیم -همچون استوا- جهان را به دو نیم تقسیم کرده؛ از شرقیترین نقاطِ جهان تا غربیترینِ آن. بخشهای روشن -دستکم از دیدِ سایت- کشورهاییست که خوانندگانی از آن مبدا، به مطالبِ سایت سرک کشیدهاند. نور در برابر ظلمت! در…
ادامهدو مرد، یک شهر و آونگِ آرتور
انتظار میرود که هر زندگی سرشار از وقایعی باشد، و سرگذشتِ آدمها نتیجهی چند رویدادِ کلیدی که نقاط عطف قلمداد میشوند. واقعیتِ تلخ یا شاید سرد این است که وقایعِ زندگیِ همهی آدمها کمابیش شبیه به هماند: تولد، کمی سعی و خطا و زمینخوردن و برخاستن، مجموعهی وسیعی از شکستها و سرخوردگیها و تعداد اندکی موفقیت، یک یا چند دلباختگی،…
ادامهدربارهی صادق هدایت
گفتگویی با محمد قائد در مراسمی به مناسبتِ بزرگداشت اینشتین، دهسال پس از مرگ و پنجاهسال پس از انتشار بزرگترین دستاوردِ زندگیِ او و شاید مشهورترین نظریهی فیزیکِ قرن، اوپنهایمر در سخنانی گفت کارهای نخست اینشتین به طرز مسحورکنندهای زیباست، اما پر اشتباه. و بعد اذعان کرد تاخیرِ دهساله در انتشارِ مجموعه کارهای دانشمند شهیر ناشی از مدتزمانی بود که…
ادامهاندیشیدن با ماشین
کتاب تازه منتشرشدهای از انتشارات دانشگاه شیکاگو (نوشتهی دیوید بِیتس، استاد دانشگاه کالیفرنیا) نگاهِ نسبتا متفاوت و بدیعیست به داغترین موضوعِ این سالها: هوش مصنوعی و هوش طبیعی. اگرچه نویسنده با مروری بر ایدههای دکارت، هابز، اسپینوزا، کانت و لایبنیتز به کیفیتِ فلسفیِ بحث و با نگاهی به بابِج، لاولِیس، داروین و دیگران بر غنای زیستشناختی و انسانشناختی آن و…
ادامهاین یک مطلبِ سیاسی نیست
چرچیل زمانی گفتهبود سیاستمدار لازم است بتواند پیشبینی کند در آینده چه رخ خواهد داد و سپس قادر باشد توضیح دهد چرا پیشبینیاش اشتباه از آب درآمد. چنین صلاحیتی به دارندگانِ مناصب سیاسی محدود نیست و تحلیلگران و اساتیدِ دانشگاهی هم که دائمالمصاحبه شدهاند لازم است در این فن خردهمهارتی بهدست آورند. یک گروه «استادِ دانشگاهِ تحلیلگرِ سیاسی» معتقد است…
ادامهرکوئیم برای یک نوستالژی – سینما عصر قدیم
هر آدمی که در سالهای اخیر گذرش به سالنهای خالی، صندلیهای کهنه و کیفیتِ نازل صدا و تصویر آن مجموعهی سینمایی افتاده از دیدنِ آگهی فروشِ سینما عصرجدید تعجب نخواهد کرد. صادق هدایت میگفت از «تعجبِ خودمان باید تعجب بکنیم». مرحومِ پدرم عاشق فیلم وسینما بود و به برکتِ سلیقهی حاکم بر جامعه پس از انقلاب ۵۸ یکی از دو…
ادامهاخلاقیاتِ فاجعه
خوبزیستن در زمانهی فجایع کتابِ تازهی تراویس ریدر[۱] -استاد دانشگاه جانز هاپکینز- بحثیست دربارهی چگونگی مواجهه با تصمیمات دشوار اخلاقی در جهانِ پیچیدهی امروز. پسزمینهی حرفاش این است: حوالیِ سال ۱۸۰۰ میلادی جمعیت کرهی زمین یک میلیارد نفر بود؛ پخش در چندین قاره بدونِ ارتباطاتی عمده و آسان میان مردمانِ هر نقطهی جهان. با پیشرفتِ تکنولوژی و انقلابِ صنعتی،…
ادامهتاریخچهی تحولات پیش از تحولِ بزرگ
عادت کردهایم تاریخِ علمِ مدرن را همیشه با محوریتِ قرن هفدهم و نامهای بزرگ بخوانیم: بیکن، دکارت، نیوتن، لایبنیتز، کپلر، بویل و دیگران. اما واقعیت این است که هر رویدادی پسزمینهای دارد و هر آدمی که چیزی کشف کرد، آفرید یا مسبب نقطهعطفی شد به چیزهایی تکیه داشت که پیشینیان بهجاگذاشته بودند. تاریخِ دراماتیکِ موردِ پسندِ عموم، ازدحامی از تکقهرمانهاست…
ادامهدانشمندانی که از سرِ بیکاری مهمل نمیگفتند
ریشههای ممنوعیت جدیدِ متا برای نوجوانها نگرانی از تاثیرِ شبکههای اجتماعی بر ذهن و روان موضوعِ تازهای نیست اما از حدودِ پنجسالِ پیش جاناتان هاید و همکاراناش بحثی عمومی دربارهی تاثیر این شبکهها بر روحیاتِ نوجوانان و بهطور مشخص اینستاگرام بر دخترهای نوجوان را تبدیل به مهمترین مشغلهی پژوهشیشان کردند. مسئله اینجا بود که دادهها نشان میداد از زمان…
ادامههمه برای جهنم، جهنم برای همه
دانته معتقد بود داغترین جای جهنم برای کسانی کنار گذاشته شده که در زمانهی بزرگترین فجایعِ اخلاقی خود را کنار میکشند یا بیطرفیِ خویش را حفظ میکنند[1]. نمیدانیم این قضاوتِ سختگیرانهاش ناشی از تجربهای شخصی بوده یا نتیجهی تاملاتی عمیق از سرِ حوصله و با خونسردی. منتها خبرِ بد برای دستاندرکارانِ جهنم این است که اگر توصیهی ادیبِ ایتالیایی معیار…
ادامهجاودانگی و پایان
در جملهای از کتاب گراهام گرین[۱] میخوانیم «هیچ داستانی آغاز یا پایان ندارد: ما به دلخواه لحظهای از یک زندگی را انتخاب میکنیم و از آنجا به گذشته یا آینده نگاه میکنیم.» یکی از نقلِ قولهای مشهورِ اورسن ولز هم میگوید داشتنِ پایانِ خوش[۲] تنها به این وابسته است که داستان را کجا تمام کنیم. زندگیِ واقعی چنین برداشتی را…
ادامهشبهعلم، نوروپلاستیسیتی و کلهی مورچهها
تحقیقِ تازهای نشان میدهد مغزِ مورچهها در سنینِ مختلف بر اساس وظایفی که به عهده دارد (مثل مراقبت از لانه یا جمعآوری غذا) دچار تغییراتِ جدی در لوبِ آنتنال میشود. همزمان با بالارفتنِ سن و با تغییرِ ساختار-کارکردِ بخشی از مغز، حساسیتاش به برخی محرکهای بویایی -که اصلیترین شیوهی ارتباط در مورچههاست- بیشتر شود، و در نتیجه میتواند به خطرها…
ادامهکلونیِ بچهزرنگها
کاریکاتور بالا را جایی در فسیبوک دیدم؛ بدونِ اشارهای به آفرینندهاش. در نگاهی ساده و آشکار، ضدِ جنگ و نظامیگریست. حرفِ تازهای نمیزند اما موضوعی کمابیش آشنا را مجددا و بهشکلی تاثربرانگیز تصویر میکند. آنچه توجهم را جلب کرد اظهارنظرِ کسی بود به این مضمون: "اگر آدمهای باهوش و کاربلد که آن مدالها را به سینه میزنند نباشند، هیچکس زنده…
ادامهقدرتِ جادوییِ سکوت
برتراند راسل زمانی نوشت "اگر قدرتِ جادوییِ خواندنِ ذهنِ یکدیگر به ما داده میشد، اولین چیزی که از بین میرفت دوستی بود". به یک معنا -شاید به درستی- ادعا میکرد که صداقتِ تام و تمام ممکن است به عکسِ آنچه ما آدمها اصرار داریم به خودمان بقبولانیم، مفید نباشد و پسِ پشتِ ذهن هرکس، افکاریست که همان بهتر آشکار نشود.…
ادامهدقت و خوشسلیقگی نشاندهندهی شخصیت شماست، حتی در انتخابِ فحش
صادق هدایت که به قولِ خودش موجودی بود فحشمند میگفت "اگر فحش نباشد ، آدم دق میکند". چه سرحال بود و چه دمغ و چه در داستان و چه در نامه و تقدیمنامچه، در استفاده از بدوبیراه هیچ کم نمیگذاشت. در علویهخانم چنان دستودلباز بود که کسانی چون شاملو بعدها گفتند متحیرند اینهمه فحش را از کجا جمعآوری کرده. زبانِ…
ادامهدینی که قرار نبود از دست برود
تارکوفسکی، گارسیا مارکز، کاراواجو و ورمیِر در خدمتِ آلترناتیو راک شهرتیافتن قابلِ پیشبینی نیست؛ دستکم در عموم مواقع. بعد از رسیدن به قلهی هیاهوست که کسانی دستبه کارِ تفسیر میشوند تا عناصرِ آن موفقیتِ نابهنگام را برشمارند و برای مشاهدهگرانِ هاجوواج توضیح دهند چهچیزهایی زمینهسازِ آن صعودِ انکارناپذیر شد. ترانهی Losing My Religion یکی از همین نمونههاست. شهرتِ گروهِ آمریکاییِ R.E.M پس از انتشار…
ادامهشبیه در تراژدی، متفاوت در کمدی
اندرو اسکات را عموما با نقشِ موریارتی در نسخهی آخرِ شرلوک هلمز میشناسند. مثل خیلی ایرلندیها در بازیگری استعدادی ذاتی و درخشان دارد؛ به خصوص در تئاتر. اجرای اخیرش از نمایش Uncle Vanya – اثر ستایششدهی چخوف- که در آن به تنهایی نقش هشت نفر را بازی کرده اما شگفتانگیز است. بدون وقفه، بدونِ تغییر لباس و گریم و حتی بدونِ تغییر…
ادامهاز فیلسوفِ کجخلق تا ادیبِ والَمیده
در پیشگفتارها چه مینویسند؟ در طول تاریخِ مکتوبات برای متنِ گاهی مختصر و گاه مفصلی که پیش از آغازِ کتاب گنجانده میشود عباراتِ مختلفی مصطلح شده است. خط مرز میانِ آن اصطلاحات -مثل بسیاری مفاهیم قراردادی- آنچنان که انتظار میرود بارز و تشخیصدادنی نیست و به تکهمتنها نمیشود با قطعیت برچسب زد و بدونِ اختلافنظر طبقهبندی کرد. با این حال،…
ادامهزوالِ تمدن غرب با یک استخدام
ششم دسامبر ۲۰۲۳، پیتر سینگر -فیلسوف برجستهی استرالیایی- آخرین سخنرانی (لکچر)اش را در دانشگاه پرینستون انجام داد. شنیدناش برای همهجور مخاطب آموزنده است. نخست اینکه الگوی خوبیست از تواضعِ واقعی در عین جدیت، منهای ادا و اصول و نمایشِ فروتنیِ نالازم. مرور آثار تالیفی و تحقیقات پرشمارش را خلاصه میکند و حوصلهی مخاطب را با شرح و بسط مباحثی که…
ادامهبه یاد آر، اما نه به تلخی
همهی ما گذشتهای داریم که روزی به آن بازمیگردیم؛ برخی به اجبار، برخی به انتخاب و برخی از سرِ رویدادی ناخواسته. داستانِ فیلم "به هوای دزدیدنِ اسبها" که بر اساسِ رمانِ مشهوری به همین نام از پِر پترسون -نویسندهی نروژی- ساخته شده ماجرای یکی از این بازگشتهاست. اگرچه فیلم تلاش میکند نقشِ اتفاقات را در یادآوریِ آن تابستانِ بهخصوص…
ادامهدربارهی یک سقوط
ادگار آلن پو زمانی سرود "سالها عشقورزیدن به آنی از نفرت فراموش میشود". داستان فیلمِ آناتومیِ یک سقوط، رویهمرفته، قراردادنِ یک رمانس روی میز تشریح است. تجسم ذرهذره ناپدیدشدنِ یک کُل با پرداختن به جزئیاتاش. تحلیلرفتنِ یک رابطهی عاشقانه وقتی لحظهلحظههایش آشکار و شکافته شوند. رنگباختنِ خاطراتِ سالهایی رمانتیک در اثر یک سقوطِ ناگهانی. از نمایی دور، زندگیِ زوجی…
ادامهوُلف، بیچر و زنانی دیگر در حاشیهی تاریخ
حینِ خواندنِ مقالهی اُرول دو نکته توجهم را جلب کرد اما نوشتن دربارهشان خارج از موضوعِ جستار بود؛ اگرچه یکی را به ناچار پانویسِ مختصری کردم. ارول -البته با لحنی مردد- پیشبینی کرد که کلبهی عموتام بیش از تمام آثار ویرجینیا ولف ماندگار باشد. اگرچه آن حدس و گمان را مبتنی بر معیارهای ادبیِ میدید که در قطعیبودنشان هم…
ادامهواریاسیونِ دیگری بر همان تمِ کرختیِ روانی
کرختیِ روانی – نسخهی نخست در گفتگوهای عمومی و بهویژه وقتی بحث "ترند" میشود، افراد تصور میکنند به ناچار باید همچون قماربازها -به اصطلاح- روی دست هم بلند شوند وگرنه در میان امواجِ خروشان اظهارنظرها از چپ و راست محو خواهند شد و کسی آنها را جدی نمیگیرد. مخاطب و مشاهدهگر اگر با کمی تاخیر (بخوانید نیمساعت یا نهایتا…
ادامهکلمات در زودپز، نویسنده بیتاب، خواننده بیحوصله
عنوان بالا توصیفیست که میشود از بیدقتیِ رایج در سایتها و نشریات و قضاوتِ مخاطبان به دست داد. مهم نیست موضوع گزارش چه باشد؛ حتی به قتل رسیدنِ ناباورانهی کارگردانی سالخورده با چنددهه کار مستمرِ فرهنگی. دقت را ظاهرا میشود قربانیِ همهچیز کرد. زمانی میگفتند با جاافتادنِ اینترنت و اتکا به موتورهای جستجو این خطر وجود دارد که وجود…
ادامهنگاهی دیگر به رابطهی استاد و شاگرد در آکادمی
دنیل دِنِت -فیلسوفِ معاصر- به بهانهی کتابِ خاطراتِ اخیرش و پس از بازنشستگی مصاحبهای کرده مثل همیشه پرنکته و خواندنی. اظهارِ نظرش دربارهی تدریس و رابطهی استاد و شاگرد، یادآور طرزفکرِ مشابهی بود که زمانی از چامسکی شنیدم و تصور میکنم در فرهنگِ ما اگر هم نمونههایی داشته باشد، در اقلیتِ محض است. در پاسخ به پرسشِ "دانشجویان…
ادامهلایملایت در خیابان فردوسی
"تنها یکچیز از عشق بالاتر، و آن امید است". داستان به ظاهر از اینجا آغاز شده: "دانشگاه که تمام شد ناگزیر به سربازی رفتم. دورهای بود سرشار از احساس بطالت و افسردگی. در یکی از مرخصیها کتابِ لایملایت چاپلین را با خودم به سربازخانه بردم. وقتی تمام شد حسوحال عجیبی داشتم. خودکار را برداشتم و جملهای را که به شکلی…
ادامهنیاکانِ متحرک یا نیاکانِ ثابت، مسئله این است
این جانوری که در این ویدیو مشغول شناست از سه زاویه اهمیتِ جدی پیدا کرده. اسم این گونه تینوفورا است (Ctenophora)که ظاهرا در فارسی شانهداران میگوییم. اما اهمیتی که صحبتاش شد: نخست تصور میشد نیاکانِ جانوران (و ما) به اسفنجها میرسد. گونهای که در مرزِ میانِِ جانوربودن یا نبودن قرار میگیرد. دستگاه عصبی و ماهیچه ندارند و در نتیجه حرکت…
ادامهموردِ عجیبِ الگا کارمونا
در خبرها میخوانیم ۴۸ساعت پیش از فینالِ جام جهانی زنان، پدر کاپیتان تیم زنان اسپانیا پس از دورهی طولانی بیماری میمیرد. اطرافیان تصمیم میگیرند تا پس از بازیِ سرنوشتساز خبر را پنهان نگه دارند. او در همان مسابقه تکگل پیروزیِ تیماش را میزند و کشورش را قهرمان جهان میکند. کلِ ماجرا به داستانی ساختگی میماند مناسب کتاب یا فیلمی در…
ادامهآگاهیِ یک مدلِ زبانی
مقالهیِ اخیرِ دیوید چالمرز -فیلسوف استرالیایی- در بوستون ریویو پاسخِ نسبتا مختصر اما کاملیست به این پرسش که آیا مدلهای زبانیِ بزرگی مثل GPT آگاهاند و یا سرآخر میتوانند باشند؟ فارغ از موافقت یا مخالفت با نظرات و استدلالاتِ چالمرز، خوانندنش میتواند تصویر کمابیش یکدستی از بحثِ جاری در سطحی فنی و شکلی دقیق، اما با زبانی کاملا ساده و قابلفهم…
ادامههیچچیز مگر نگرش
"دانشگاه ممکن است نتواند آنچه را میخواهی یا بدان نیاز داری به تو آموزش دهد. فقط میتواند آنچه را میداند به تو بیاموزد." عبارت بالا جملهایست از زبان جیمز وِلچ – مشاورِ سابقِ جرج ششم و برخی دیگر از مقامات عالیرتبهی بریتانیا – در مقام استادی به چینوا آچبه که بعدها مهمترین نویسندهی آفریقایی -و به تعبیر رایج پدر ادبیات…
ادامهشوهرِ رمانتیکِ لیبرال
نوشتهاند هَریت تیلور همسر جان استوارت میل در سفرشان به فرانسه به شکلی ناگهانی مریض شد و طی چند روز جانش را از دست داد. ضربهی آن مرگ برای میل سهمگین بود. چند ماه بعد که کتابِ مهمِ "دربارهی آزادی" منتشر شد، آن را به هریت تقدیم کرد و اصرار داشت نقش او بسیار فراتر از همسری پشتیبان بود؛ سهم…
ادامهواقعیتِ ساده و فلسفهی پیچیده
استاد فلسفهی اخلاق در دانشگاهی در کالیفرنیا به این نتیجه رسیده که بسیاری دانشجویان در امتحانات تقلب میکنند. نقشهای میریزد و سوالات امتحان را با پاسخهای نادرست در وبسایتی که پاتق محصلین برای به اشتراکگذاریِ پرسشپاسخهاست، قرار میدهد. طبق ادعایش، برای کسی که کوچکترین توجهی به مطالب کلاس میکرده پاسخها به شکلی آشکار و در ذوقزننده اشتباه بودهاند. بر اساس حساب…
ادامهخودداری از دعوای توییتری و اتهامِ آلارمیستبودن
جاناتان هاید -روانشناس و نظریهپرداز مشهور آمریکایی- در مقالهای مفصل به نقدهای اصلی به نظریهاش دربارهی تاثیر مخرب شبکههای اجتماعی (و به طور مشخص اینستاگرام) بر روی نوجوانان (و به طور مشخص دخترها) پاسخ داده اشست. لینک مقاله/جستارش را اینجا گذاشتهام و خواندنش را به کسانی که به این طرز نوشتن علاقهمندند توصیه میکنم: نمونهی خوبیست از یک اِسِی (essay) از آدمی…
ادامهوقتی فلسفه با زیست روزمره مرتبط است
آن زمان، جدیگرفتنِ ادراکِ حیوانات و حرف در اینباره که احساس درد و لذت در گاو و موش و خوک تفاوت چندانی با آدمیزاد ندارد مثل سالهای اخیر شیک و بعدتر کلیشه نشده بود و آدمهای نظیر او بیشتر نچسب و موی دماغ بودند تا الگو و قهرمان
ادامهرژه دیدن از عوام: خودبرتربینی و خودمردمپنداری
باور عمومی، نظر اکثریت یا ارادهی مردم مفاهیمی ساده اما عمیقا مبهماند. دستِ پایینگرفتن و سادهلوحانه فرضکردناش برای نشاندادنِ برتریِ خویش، یا یکدست و هماهنگ با باورِ خویش درنظرگرفتناش برای حقانیت دادن به آراء خود، بیشتر نشان از خامیِ طرزفکر گوینده دارد تا شناختِ دقیقاش از نظر جمع
ادامهکرختیِ روانی، ناچاری و میلیونها میلیونر
یکی از مشهورترین و شاید تاملبرانگیزترین نقلِ قولهای قرن بیستم منسوب به فرد بدنامی است. جوزف استالین ظاهرا گفته «مرگ یک انسان تراژدی است و مرگ یک میلیون انسان آمار». پرمناقشه بودن شخص ایشان باعث نشده از این جمله کم استفاده شود اما اگر صادره از اینشتین، سارتر یا داستایفسکی بود شاید اقبال بیشتری هم مییافت. به این واقعیت البته…
ادامهبرتری موسیقی بر کلام؟! یا همهچیز بر کلام؟
ایوان تورگنیف در انتهای داستان «آبهای بهاری» خاضعانه از زیر بار توصیف احوالاتی که بر پرسوناژ داستان خود رفته شانه خالی میکند. مینویسد «توصیف احساسی را که پس از خواندن نامه به سانین دست داد به عهده نمیگیریم. یافتن سخن مناسب برای چنین عواطفی دشوار است، چون عمیقتر و شدیدتر و پرمعناتر از هر سخناند. تنها موسیقی میتواند آن را…
ادامهتیاس الیوت، برتراند راسل و راننده تاکسیِ کنجکاو
تیاس الیوت –شاعر و نویسندهی مشهور امریکایی انگلیسی- تعریف میکند در یکی از دفعاتی که در لندن سوار تاکسی شده بود، راننده با نگاه نخست پرسیده: شما الیوت هستید؟ و در پاسخ حیرت نویسندهی مشهور از این بازشناسی، ادعا کرده یکبار برتراند راسل هم سوار تاکسیاش شده و گفتگویش با فیلسوف مشهور را چنین نقل میکند: ازش پرسیدم، خوب لرد…
ادامهزندگی پنهان
ارسطو گفته بود شخصیت ما را انتخابهایمان میسازد نه عقایدمان. در توضیح سخنش استدلال میکند ما در دفاع یا برضد خوبی یا بدی دست به انتخاب میزنیم، در عین حال عقایدی در باب چگونگی چیزها اختیار میکنیم، اینکه چه کسانی و چگونه از آنها منفعت میبرند. اما تصمیم به انتخاب، به هیچ عنوان، تنها یک عقیده نیست. فراموش نکنیم، معیار…
ادامهمشاغل پرخطر
از مشاغل پرمخاطره تدریس فلسفه در سحرگاه است. برتراندراسل در تاریخ فلسفه غرب نوشته دکارت از سحرخیزی متنفر بود و تقریبا در بیشتر عمر خود کمتر روزی پیش از ظهر از خواب برخاست. وقتی کریستانیا ملکه سوئد، به اصرار، ایشان را به قصر خویش در سرزمین اسکاندیناوی کشاند، کاشف به عمل آمد مقرر گشته فیلسوف محترم (و در این فقره نگونبخت)…
ادامهفریاد / تشویش
وودی آلن در اشارهای طعنهآمیز به دوگانهی دکارتیِ ذهن و جسم، میگوید: انسان از دو بخش تشکیل میشود، جسم و ذهن، منتها همهی کیف و حال سهم جسم است. آلن آگاهتر از آن است که نداند ایندو در هم تنیدهاند، مرادش آن است که یکی بختش میبرد، حال آنکه دیگری بیبهره میماند. در انتهای فیلم تحسینشدهی امتیاز نهایی میگوید: ترجیح…
ادامهانتقام از استراحت اجباری
اتاقخواب از مشهورترین کارهای وینسنت ونگوگ. در یکی از نامهها به برادرش تئو نوشت: «پس از بیماری، وقتی دوباره به کارهایم نگاه کردم، به نظرم بهترینش اتاق خواب است». منظور از رنگهای روشن نمودی از خواب و آرامش بوده است. تحقیقات نشان داده کنتراست شدید رنگها نه عمدی که نتیجهی تغییر رنگِ تابلو در طول سالیان است. به عنوان نمونه،…
ادامهNIKSEN
اصالتا واژهای هلندیست، اما به همین شکل در انگلیسی نیز به کار میرود. به این معنا که به خود مجال دهیم هیچ کاری نکنیم، یا به زبانی دیگر، به خود فراغتدادن بدونِ احساس گناه یا عذاب وجدان. برخی روانشناسان معتقدند اگرچه در روزگار فعلی که تلاشِ بیوقفه، موفقیت دائمی و رقابتِ نفسگیر با همهچیز و همهکس -شاید به واسطهی ماهیتِ…
ادامهعکس فیلسوف مبهم بر دیوار فیلسوفانِ مبهم تر
هراکلیتوس از فلاسفه ی به اصطلاح پیشاسقراط است. القاب متعددی داشت، یکی فیلسوف گریان ، و دیگری مبهم یا نامفهوم. لقب نخست نتیجه ی نگاه تیره و اندوهباری بود که به زندگی بشر داشت، می گویند هرگز به سیمپوزیوم (چیزی شبیه به مهمانی به صرف نوشیدنی) دعوت نمی شد، شاید جهت برهم نخوردن عیش حضار تا مراعات حال ایشان. لقب…
ادامهنابغه یا احمق، فیلسوف یا خلبان
سالروز تولد یکی از عجیب ترین و در عین حال مهمترین فیلسوفان قرن بیستم، لودویگ ویتگنشتاین، امروز، ۲۶ آوریل است. در زمان حیاتش تنها یک کتاب از او به چاپ رسید، رساله ی منطقی-فلسفی یا تراکتاتوس. هدف بلند پروازانه اش یافتن یا توضیح رابطه ی زبان با واقعیت بود. دومین کتاب مهمش، پژوهش های فلسفی دوسال پس از مرگ زودهنگامش…
ادامه